سانسور
 
♣__ کلاه خاکی __♣
من ... سال هاست تو را به قلبم وعده داده ام

 

 

وقتی

 

 

هزاران سانسورچی

 

احساسات مارا محدود می کنند...

 

چگونه می توان از تو سرود

 

وعشق را واژه به واژه

 

فریاد زد...

 

"چـــــــــگونه"

 

کــــــلاه خاکــــــی



نظرات شما عزیزان:

farzaneh
ساعت8:22---21 ارديبهشت 1391
salam duste aziz apam bodo bia

تنها
ساعت0:33---21 ارديبهشت 1391
//////////
تمام واژه ها را مرخص کرده ام

بند از پای تمام حروف گشوده ام

تمام نقطه ها..حرف های اضافه..ویرگولها..علامتهای تعجب را

برای ابد فرستاده ام به امان خدا!

حالا که تو هستی

حالا که سرشانه هایت تکیه گاه من است

حالا که لب هام را به مهر بوسه میدوزی..

لال می شوم...لال...

تو که باشی

دنیا را مرخص میکنم!!!


arezoo
ساعت22:58---20 ارديبهشت 1391
مادر:

کاشکی می شد بهت بگم؛

چقدر صدات و دوست دارم

لالایی هات و دوست دارم؛

بغض صدات و دوست دارم

.آپم ومنتظر حضورتان


روشن
ساعت19:51---20 ارديبهشت 1391
همین که خوندیش کافیه آقای کاظمی
ممنون از حضورتون در وبلاگ


قاصدک
ساعت18:38---20 ارديبهشت 1391

ديروز که چشم تو به من در نگريست


خلقي به هزار ديده بر من بگريست


هر روز، هزار بار در عشق توام


مي بايد مرد و باز مي بايد زيست



دیوونه
ساعت18:03---20 ارديبهشت 1391
ازه میفهمم بازی های کودکی حکمت داشت زوووووووو..... تمرین روزهای نفس گیرزندگی بود

همنفس
ساعت14:34---20 ارديبهشت 1391
سلام داداش ممنونم ولی وب خیلی وقته که تعطیله یه جورایی یه افرادی به یه دلایل بی ربط به من خیلی اذیتم کردن ووبلاگ من شدمحل سوتفاهماتی که وجودمنوخیلی رنجونددیگه دوسش نداشتم...بیخیال این حرفاخوشحالم که روبراهی هستی دیگه؟؟؟

پستهای قبلتم خوندم عالی بودن

اون شعرم تودفترم دارم خونه کشی داشتم دفترم روبیابم حتمابرات مینویسمپاسخ: سلام به روی ماهت آبجی جان چرا وب رو تعطیل کردی آخه؟! :( بابا سوء تفاهم رو ولش کن مهم دل خودته با دیگران کار نداشته باش یه یا علی بگو و دوباره کار رو شروع کن اگه نظرات اذیتت می کنه قسمت نظر دهی رو غیر فعال کن همین که بیای مطالبتو بذاری هم ما خوشحال میشیم هم تو روحیه خودت تاثیر میذاره البته این نظر من هستش ;) ممنونم که پست های قبل رو خوندی و خوشحالم که نظرتو جلب کرده و پسندیدی :)


روشن
ساعت10:17---20 ارديبهشت 1391
مشت می کوبم بر در

پنجه می سایم بر پنجره ها



من دچار خفقانم

خفقان...

من به تنگ آمده ام از همه چیز

بگذارید هواری بزنم ، آی

آی با شما هستم این درها را باز کنید

من به دنبال فضائی می گردم

لب بامی ...

سر کوهی...

دل صحرائی ...

که در آنجا نفسی تازه کنم

می خواهم فریاد بلندی بکشم

که صدایم به شما هم برسد

من هوارم را سر خواهم داد

چاره ی درد مرا باید این داد کند

از شما خفته ی چند

چه کسی می آید با من فریاد کند



فریدون مشیریپاسخ: سلام خانم روشن این شعر حال و هواش سیاسی هستش تقریبا!!! دوست داشتم بذارم تو وب اما میـــــــــترسم :D


farzaneh
ساعت8:57---20 ارديبهشت 1391
زندگی عشق است عشق افسانه نیست
آن که عشق را آفرید دیوانه نیست


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







           
سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:21
حامد کاظمی

درباره وبلاگ


سلام عزیزان به وبگاه کلاه خاکی خوش آمدید. امیدوارم از خواندن مطالب و اشعار بنده لذت ببرید و با نظرات سازنده خود بنده را در بهبود مطالب یاری نمایید. با تشکر
آخرین مطالب
نويسندگان


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 21
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 21
بازدید ماه : 760
بازدید کل : 378397
تعداد مطالب : 169
تعداد نظرات : 1264
تعداد آنلاین : 1



محکوم کردن توهین به پیامبر

98love.ir

 

عینک ویفری

كد ماوس